07 اردیبهشت 1402
167

تهیه‌کننده و نویسنده «رهایم کن» با اشاره به اینکه سریال‌های تاریخی معمولاً با حمایت ارگان‌های دولتی ساخته شده‌اند، تأکید کرد: با ورود پلتفرم‌ها به عرصه تولید آثار نمایشی این فرصت به وجود آمد تا سریال‌هایی تاریخی بدون داشتن رویکردی سیاسی ساخته شوند.

عکس | محسن تنابنده و هوتن شکیبا عاشق یک زن می‌شوند | چرا این عشق دهه پنجاهی در روستا می‌گذرد؟

به گزارش همشهری آنلاین، سریال «رهایم کن» به کارگردانی شهرام شاه‌حسینی و نویسندگی مجید مولایی، سینا شفیعی و سجاد ابوالحسنی این روزها در حال پخش است.

«رهایم کن» روایت‌گر قصه‌ای اجتماعی و خانوادگی است که قصه آن در دهه ۱۳۵۰ روایت می‌شود و در خلاصه داستان آن آمده است: «هاتف» و «حاتم» دو برادر از یک خانواده سرشناس ساکن سیاهرود هستند. حاتم پسر ارشد خانواده دلداده پرستار بچه‌اش، «مارال» است، در حالی که هنوز ابهامات زیادی در رابطه با سرنوشت زن سابقش در میان اهالی سیاهرود وجود دارد. مارال می‌فهمد جان برادرش در خطر است.

حاتم در پی کمک به مارال و پیگیری ماجرا متوجه می‌شود داستان برادر او به برادر کوچک خودش هاتف که چند سالی است به تهران مهاجرت کرده، گره خورده است. با بازگشت هاتف به سیاهرود، دو برادر درگیر موقعیت پیچیده عاشقانه‌ای می‌شوند که خروج از آن ممکن است آن‌ها را تا مرزهای غریبی از عشق و نفرت بکشاند…

عکس | محسن تنابنده و هوتن شکیبا عاشق یک زن می‌شوند | چرا این عشق دهه پنجاهی در روستا می‌گذرد؟

محسن تنابنده، هوتن شکیبا، هدی زین‌العابدین، مهدی حسینی نیا، بابک کریمی، مونا احمدی، مائده طهماسبی، شهرام قائدی، رابعه مدنی، آزاده صمدی، حسن معجونی، یوسف تیموری، سام نوری و محمدصادق میرمحمدی از بازیگران این سریال هستند و تا امروز ۱۰ قسمت از «رهایم کن» پخش شده است.

به بهانه پخش این سریال با مجید مولایی (نویسنده و تهیه‌کننده سریال) گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

«رهایم کن» قصه‌ای خانوادگی و عاشقانه را روایت می‌کند که مربوط به دهه ۱۳۵۰ می‌شود. درباره مراحل شکل‌گیری ایده روایت این قصه در چنین زمانی بگویید.

بعد از سریال «می‌خواهم زنده بمانم» که سرپرست فیلمنامه‌نویس‌ها بودم، پلتفرم فیلیمو علاقه‌مند به ادامه این همکاری بود و این پلتفرم تعدادی فیلمنامه مصوب داشت که علاقمند بودند این آثار را کار کنند و به من پیشنهاد دادند که یکی از این فیلمنامه‌ها را برای کار انتخاب کنم.

من یکی از متن‌ها که عنوانش «طوطیا» بود و ۲۶ قسمتش توسط سینا شفیعی نوشته شده بود را انتخاب کردم ولی «طوطیا» قصه‌اش در زمان حال روایت می‌شد و تصمیم گرفتیم قصه آن را به دهه ۵۰ ببریم. به همراه آقای شفیعی قصه را به زمان گذشته بردیم و چون تجربه «می‌خواهم زنده بمانم» را داشتیم که قصه‌اش در دهه ۶۰ می‌گذشت، تصمیم گرفتیم این سریال را به دهه ۵۰ ببریم.

چرا این زمان را انتخاب کردید؟

واقعیت این است که بستر زمان در درام «رهایم کن» نقش کلیدی ندارد. ما تعدادی انسان‌های معمولی را در این سریال دنبال می‌کنیم.

معمولاً سریال‌های تاریخی با بودجه دولتی ساخته می‌شوند و در این آثار مدیران تلویزیون علاقه‌مند هستند که رویکردهای خاصی مثل انقلاب و دیگر مسائل سیاسی را مدنظر قرار دهند و کمتر مسئله این آثار آدم‌های معمولی بودند. تا پیش از اینکه پلتفرم‌ها وارد عرصه تولید آثار نمایشی بشوند هیچ سرمایه‌گذاری غیردولتی برای ساخت آثار تاریخی وجود نداشت و می‌توان گفت که تقریباً همه آثار تاریخی تا امروز وجه سیاسی‌شان پر رنگ‌تر است. با فعالیت پلتفرم‌ها این فرصت فراهم شد که ما بدون رویکرد سیاسی به تاریخ رجوع کنیم و قصه آدم‌های معمولی را در زمان‌های گذشته روایت کنیم.

اما سریالی که می‌شد در زمان حال روایت شود قطعاً برای شما هزینه کمتری داشت.

مناسباتی مثل ارباب و رعیتی را ما به سریال اضافه کردیم و در نسخه اول به جای خان‌ها، کاراکترهای قصه از پدربزرگ و مادربزرگ می‌گفتند و آن‌ها این نقش را ایفا می‌کردند و با توجه به اینکه ما در سریال «می‌خواهم زنده بمانم» دهه ۶۰ را تجربه کرده بودیم پیشنهاد من این بود که قصه را به زمان قبل از انقلاب ببریم.

این زمان چند ویژگی دارد، اول اینکه چون قصه در روستا می‌گذرد نگرانی چندانی نسبت به طراحی صحنه نداشتیم و نکته دیگر این بود که با توجه به فضای نوستالژیک روستا و دوران گذشته احساس کردیم می‌توان از این ویژگی برای جذابیت بیشتر سریال کمک گرفت. رفتن به دهه پنجاه برای ما تفاوت هزینه چندانی با دهه شصت نداشت و باید بگویم که ورود بخش خصوصی و فعالیت پلتفرم‌ها دست تهیه‌کننده‌ها بازتر است و اگر نکاتی را مهم و درست تشخیص دهند بدون اینکه مجبور باشند محدودیت‌ها را در نظر داشته باشند، پیشنهادات در جهت بهتر شدن کیفیت مورد استقبال قرار می‌گیرند.

رفتن به سراغ انسان‌های مطرح در گذشته‌های دور راحت‌تر از رفتن به سراغ انسان‌های معمولی است. کشف ویژگی‌ها، درونیات آدم‌ها و جزئیات زندگی در دهه ۱۳۵۰ با توجه به اینکه نیم قرن از آن دوران گذشته چطور صورت گرفت؟

با پیشرفت تکنولوژی پیچیدگی‌های بسیاری در زندگی انسان‌ها به وجود آمده؛ به نظر من مناسبات اجتماعی، روابط و دغدغه‌های درونی ما دچار پیچیدگی شده‌اند و شاید این پیچیدگی‌ها اصلاً جالب هم نباشند اما گریز از آن‌ها امروز غیر ممکن است. این وضعیت باعث شده تا سادگی، صداقت و... در زندگی ما کمرنگ شود. بازخوردهای جالبی از مخاطبان سریال «رهایم کن» دریافت کرده‌ام؛ خیلی‌ها به من می‌گویند که جای این صداقت، یک‌رنگی، برادری و حتی این عشق پاک در زندگی‌های امروزی خالی است و باید بگویم که پرداختن به این مسائل از علایق شخصی من است.

به نظر من؛ این ارزش‌ها که در گذشته پر رنگ‌تر بوده را نه تنها نباید فراموش کنیم، ‌ بلکه باید برای تقویت آن‌ها از طرق مختلف مثل ساخت آثار هنری تلاش کنیم. متأسفانه شرایط اجتماعی و زیستی ما در حال حاضر با وجود بهره‌مندی از تکنولوژی پیچیده‌تر، اقتصادی و منفعت‌طلبانه‌تر شده و کمتر شاهد ارزش‌های اخلاقی چون دوستی، صداقت، محبت، از خود گذشتگی و... هستیم و رفاقت و دوستی کم‌رنگ‌تر شده است. من فکر می‌کنم وقتی به گذشته رجوع می‌کنیم آدم‌ها پیچیدگی امروز را ندارند و رو راست‌تر هستند.

برای جذب مخاطب استفاده از حس نوستالژی را هم مدنظر داشتید؟

ما ایرانی‌ها بیشتر از اینکه به آینده فکر کنیم، به فکر گذشته هستیم و علاقه داریم گذشته را مرور کنیم. همه ما تقریباً حسی نوستالژیک به گذشته داریم و حسرت گذشته را می‌خوریم و وقتی از خودمان بپرسیم که دلیل این حسرت چیست جوابی جز اینکه گذشته جالب‌تر بوده، نداریم. ما از این ویژگی در «می‌خواهم زنده بمانم» و «رهایم کن» برای جذاب‌تر شدن اثر استفاده کردیم. به نظر من؛ ما ایرانی‌ها جدا شدن از زمان حال و رفتن به جهان گذشته را دوست داریم.

با این اوصاف می‌توان مخاطبان اصلی «رهایم کن» را نسلی دانست که امروز به میانسالی رسیده‌اند؟

نه ما تلاش کردیم مخاطبان جوان را هم جذب کنیم. به عنوان مثال تک آهنگ محسن چاوشی نمونه‌ای از این تلاش است چراکه می‌دانیم هواداران او از این نسل هستند. شاید افرادی که امروز به میانسالی رسیده‌اند ارتباطی بیشتری با این سریال برقرار کنند اما من در بین مخاطبان «رهایم کن» جوانانی را می‌بینم که این سریال را با جدیت دنبال می‌کنند. به هر حال زیستن در یک فرهنگ می‌تواند ارتباطی با گذشته آن هم برای ما ایجاد کند و فکر می‌کنم رجوع به گذشته‌ای نسبتاً دور برای جوانان هم جذاب است چراکه آن‌ها حداقل حال و هوای آن دوران را از تعاریف پدران و مادران خود درک کرده‌اند.

معمولاً سریال‌های شبکه نمایش خانگی با تکیه بر قصه و اتفاقات پیاپی سعی در جلب نظر مخاطب دارند اما قصه «رهایم کن» کمی آرام پیش می‌رود.

برخی منتقدان بر این عقیده بودند که این سریال کمی آرام پیش می‌رود ولی باید بگویم که این ریتم آرام تعمدی بود چون من بر این عقیده‌ام که در سریال شخصیت را در اولویت قصه می‌دانم و فکر می‌کنم پرداخت شخصیت و چالش‌هایی که در موقعیت‌های مختلف قرار می‌گیرند سریال را ماندگارتر می‌کند. در واقع این نظر منتقدان نسبت به قصه سریال که برخی معتقد بودند قصه کمی دیر شروع می‌شود مربوط به قسمت‌های اول بود اما از زمانیکه پیرنگ اصلی قصه شکل گرفته است فکر می‌کنم ریتم اثر تندتر شده و مخاطبان نیز توانسته‌اند با اثر ارتباط برقرار کنند.

شما در تلویزیون چندین سریال تولید کردید. آیا در شبکه نمایش خانگی فضا را برای پرداختن به موضوعات مختلف بازتر می‌بینید؟

ما هیچ مزاحمتی از سوی ساترا احساس نکردیم، آن‌ها یازده قسمت از سریال را دیده بودند، اصرار داشتند که قبل از پخش سریال را به طور کامل ببینند ولی متأسفانه این امکان برای ما وجود نداشت. با توجه به اینکه تا امروز ۱۰ قسمت از این سریال به پخش رسیده و همه قسمت‌ها هم پیش از پخش مورد بازبینی ساترا قرار گرفته، تا امروز مشکلی در برخورد با ممیزی نداشتیم و تنها چند نمونه کوچک از این سریال اصلاح شد که هیچ آسیبی به قصه اصلی وارد نکرد.


https://gorganema.ir